niniloveman

دکتر

سلام مامانی جونم.سلام جیگرم. ببین کار من و بابایی به کجاها کشوندی.قربونت برم.راضیم به رضای خدااااااااااااا. جیگر من میدونی امروز چه روزی بود؟ روز سالگرد ازدواج من و بابایی.هورااااااااااااااااااااا. من و بابایی امروز رفتیم دکتر.من خیلی منتظر این روز بودم.بلاخره از راه رسید. اقای دکتر هم برای مامانی کلــــــــــــــــــــی ازمایش نوشته و عکس رنگی.  وایـــــــــــــــــــی مامانی فکرشم نمیکردم که کارم به اینجاها برسه. ولی من به خاطر شما جیگر طلا هر کاری میکنم تا سالم بیای تو دلم. دوستت داریم.یه دنیاااااااااااااااااااااااااا.   ...
15 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به niniloveman می باشد